دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

هی روزگاااااااااااااااار

اهی با خودم فکر میکنم: 

واسه من و احساسم هم این اتفاق افتاده؟؟  

 

روزی مخاطب تمام جملاتت من بودم

نمی دانی چه درد سختی است خلع مقام شدن

نمی دانی چه سخت تر است دیدن ترفیع گرفتن دیگری !


 

بعدش میگم: نه! 

خدایا! نخواه که همچین اتفاقی بیفته برای من و احساسم و ... 


 

پ.ن : فکر کنم تقصیر حال و هوای بهاره.خوب میشم! جدی نگیرین!!!

گاهی وقتها....

کلِ دنیا را هم که داشته باشی..... 

باز هم دلت
میخواهد، بعضی وقتها .... 

فقط بعضی وقتها .... 

اصلا برای ِ یک لحظه هم که
شده، همه ی دنیای ِ یک نفر باشی

....

دلم دلارام میخواهد....... 

خدایا! 

کمکم کن!

سفرنامه (4)

 

 

سلام. 

اما ادامه ماجرا: 

قرار بود ساعت 7.30 صبح سه شنبه از نجف به سمت کربلا حرکت کنیم و ما هم سحر رفتیم حرم تا یه دل سیر دوباره زیارت کنیم و هم وداع و هم بخوایم که باز هم بیایم و خلاصه ساعت 6 به سمت هتل حرکت کردیم و تا برسیم 6.25 بود.خلاصه وسایل را جمع و جور کردیم و برای صبحانه رفتیم پایین و راس ساعت در لابی آماده بودیم اما از آنجائیکه نظم در کاروان حرف آخر!! را میزد!! تا همه برای حرکت آماده شوند حدود 8.15 حرکت کردیم و نجف را به قصد زیارت حرم امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) و یاران وفادارشان و سرزمین پر رمز و راز کربلا ترک کردیم. در دل امیدوار بودیم که به زیارت کاظمین و سامرا هم مشرف شویم که نشد. 

خلاصه در بین راه از ایستگاههای بازرسی زیادی گذشتیم و مقداری از مسیر را هم خوابم برد! وقتی به نزدیکی کربلا رسیدیم هوا پر از گردوغبار بود و انگار بر چهره شهر گرد و خاک پاشیده بودند.خلاصه اولین مکانی که در نزدیکی شهر کربلا زیارت کردیم مرقد دو طفل مسلم بود که بعد از واقعه کربلا - در این مکان به شهادت رسیده بودند.مدت زیادی توقف نداشتیم و در حدی که دو رکعت نماز هدیه بخوانیم و برویم! (که آقای مدیر گفتن برای کاروانهای بعد از ما این محل را بسته بودند و اجازه زیارت به زائرین ندادن.) 

خلاصه حدود 10 دقیقه به ساعت 12 به هتل محل اقامتمان در خیابان قبله حرم امام حسین(ع) رسیدیم و باز هم داستان حاضر نبودن اتاقها و رفتن هول-هولکی به حرم و .... 

خلاصه اینبار که هتل نزدیک بود و نیاز به سوار شدن به ماشین نبود با هم حرکت کردیم و قرار شد بعد از نماز کاروان در مقابل باب القبله جمع شویم. به سمت حرم حرکت کردیم و درب ورودمان شد باب الشهدا (به باب القبله نزدیک بودیم اما در حال تعمیر بودند و دربی که پذیرای زوار بود - باب الشهدا بود در بین الحرمین) خلاصه که نماز ظهر و عصر را خواندیم و سلام عجله ای به آقا کردیم و به خاطر اینکه بقیه منتظر ما نشوند و معطل سریع به سمت باب القبله (محل قرار ) حرکت کردیم . منتها به جز ما چند نفری که با هم بودیم و به سر قرار رسیدیم و یکی-دونفر دیگر از هم کاروانیها! کسی نیامد. یکی از آقایان سعی کرد با مدیرخان! تماس بگیرد که موفق نشد و خلاصه ما به هتل برگشتیم و دیدیم  بقیه در هتل هستن و مشغول جابجا کردن وسایلشان به اتاقهایشان !!ما کلاً این شکلی شدیم که این چه شکلی بود از قرار جمع شدن؟؟ خلاصه ما هم به اتاق خودمان رفتیم و گفتند که عصر به زیارت حضرت عباس(ع) برویم. ما هم با خود گفتیم قرار به این شکلی قرار باشد که خودمان می رویم بی منت!! و همین کار را هم کردیم.!! عصر خودمان رفتیم به سمت حرم باب الحوائج و تا دلتان بخواهد همهمه و شلوغی ما را در خود فرو برد!انگار که دریای از مردم بود و مواج و پر شور و ما در آن دریا غرقه بودیم!خلاصه از بازرسی گذشتیم و به حرم حضرت عباس رسیدیم. نماز مغرب و عشاء را هم در حرم خواندیم و شب به هتل برگشتیم. 

  

 

سفرنامه (3)

  

صبح روز آخر حضور در شهر نجف اشرف به مسجد کوفه رفتیم. مسجدی که انبیا الهی در آن نماز خوانده اند و حتی پیامبرمان هم در شب معراج در این مسجد نماز خوانده اند. 

 مسجدی که نماز در آن تمام خوانده میشود. مسجدی که توبه آدم در آن مقبول شد. مسجدی که کشتی نوح در آن ساخته شد و در آن به زمین نشست. مسجدی که محل قضاوت و نماز و شهادت امیرالمومنین(ع) بود. مسجد کوفه. 

اعمال مسجد کوفه کمی زیاد بود و از صبح تا حدود ظهر طول کشید بعد از نمازهای مستحبی به زیارت مرقد مسلم ابن عقیل سفیر امام حسین(ع) در کوفه و هانی این عروه و مختار ثقفی رفتیم و برای نماز ظهر و عصر به مسجد برگشتیم (این مرقدها هم کنار هم و متصل به مسجد کوفه هستن. البته قبل از خود مسجد و اعمالش به مرقد میثم تمار (از یاران با وفای امام علی(ع) هم رفتیم. 

بعد از اقامه نماز و بازدید از منزل امام (ع) و بنای باقیمانده از دارالاماره کوفه به سمت هتل حرکت کردیم. قرار شده بود عصر این روز به وادی السلام برویم که بعد لغو شد و (ما هم که جلوتر از برنامه رفته بودیم) خوشم میاد که از برنامه جلو باشی و عقب نمونی!!خلاصه که دوباره عصر برای زیارت و نماز مغرب و عشا رفتیم حرم. صبح فردا قرار شد که 7 صبح به سمت کربلا حرکت کنیم. 

یه جمله جالب هم از امام علی (علیه السلام)   

امام علی‏‏ علیه السلام در یک خطبه طولانی، ویژگی‏های مسجد کوفه را چنین برشمرده است: «ای اهل کوفه! خداوند به شما نعمت‏هایی عطا فرموده که به هیچ کس عطا نکرده است. از برتری محل برگزاری نماز شما این است که اینجا خانه آدم، خانه نوح، خانه ادریس، عبادتگاه حضرت ابراهیم خلیل و عبادتگاه برادرم حضرت خضر‏ علیه السلام بود و امروز محل عبادت و مناجات من است... برای مسجد کوفه زمانی فرا می‏رسد که محل برگزاری نماز حضرت مهدی‏‏ علیه السلام از تبار من و محل عبادت هر مؤمن می‏شود. هیچ مؤمنی در روی زمین نمی‏ماند، جز اینکه به این مسجد بیاید، یا قلبش برای این مسجد پر بزند».

 

من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 231، ح 696.

سفرنامه (2)

سلام. 

خلاصه که روز اول حضور در نجف گذشت و شب که توی لابی هتل آقای مدیر رو دیدیم گفتیم: برنامه فردا چیه؟ اصلاً برنامه خاصی دارین یا هرکی در اختیار خودشه؟ که آقای مدیر فرمود: فردا صبح آشنایی با قبور اطراف حرم امام رو ساعت 10.5 داریم. دوست داشتین بیاین! (نمی دونم چرا حس کردم که انگار با ما راحت نیست و انگار ما رو یه جورایی که سطح بالا ببینه که همراهی با گروه برامون یه شکل خاصیه می بینه! و این حس تا آخر سفر با من بود)  

خلاصه صبح ساعت 3 بیدار شدیم و رفتیم حرم و الان دیگه خودمونو با ساعت حرم تنظیم میکردیم و قرارامونو این شکلی میذاشتیم که : ساعت 7.15 به وقت حرم بیایم بیرون! و اینجوری مدت انتظارمون برای هم کمتر میشد. 

خلاصه که رفتیم حرم و زیارت و نماز و اینا و خودمونو برای ساعت 8 به هتل رسوندیم و بعدشم صبحانه و کمی جمع و جور کردن خودمون و ساعت 10 نبود که اومدیم پایین و دیدیم دارن بعضی از هم گروهیها جمع میشن و با همراهی روحانی کاروان رفتیم برای آشنایی با حرم امام علی و قبور اطرافش. 

خلاصه که من تازه فهمیدم که تمام ورودیهای حرم به یه جا منتهی میشه یعنی ایوانها و رواقها از هم جدا نیستن و از داخل حیاط همه به هم راه دارن و فقط کافیه که دور بزنیم تا کل محوطه و رواقها رو ببینیم. یه نقشه هم از ورودیهای حرم گذاشتم. فقط یه توضیح بیشتر اینکه زیر گلدسته ها محل آرامگاه چند نفره که گلدسته سمت چپ آرامگاه سید مصطفی خمینی پسر بزرگ امام خمینی و محقق اردبیلی (که به مقدس اردبیلی شهرت داره) هستش و در محل گلدسته سمت راست آرامگاه علامه حلی . 

بیرون هم که مقبره شیخ طوسی. 

البته به باب الساعت - باب البازار هم میگن که چون به بازار بزرگ و قدیمی نجف راه داره. 

خلاصه این از ماجرای صبح. 

عصر هم قرار شد به مسجد سهله بریم. مسجد سهله یکی از مساجد مقدس و قابل احترام هست که منزل حضرت ابراهیم (ع)و حضرت خضر (ع)بوده و اینکه در روایات ذکر شده که منزل امام زمان(عج) هم خواهد بود. 

خلاصه این مسجد مسجدیست که سفارش زیادی به اقامه نماز در آن جهت براورده شدن حاجات و دعا کردن در آن شده و تعدادی هم نماز مستحبی براش وارد شده مثل : نماز مقام امام صادق(ع) و نماز مقام حضرت ابراهیم و مقام حضرت خضر و مقام امام سجاد(ع) و مقام انبیاء و صالحین و مقام امام زمان (عج)  و خلاصه که هرکدام از مقامها نمازهای مستحبی داشت و خواندیم و برای نماز مغرب و عشا هم به حرم رفتیم. 

 

اینم یه نما از مسجد سهله.