دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

میلاد آقای مهربان

‬‎

گنبدت از هر کجای شهر سوسو میکند

دست هر آشفته ای را پیش تو رو میکند

در لباس خادمان مهربانت،آفتاب

صبح ها،صحن حرم را آب و جارو میکند

ماه،هر شب،کنج بست شیخ حر عاملی

یاد معصومیت آن بچه آهو میکند

یاد معصومیت آن بچه آهو...یاد تو

کوچه های شهر را لبریز یاهو میکند

باد هم مثل نگهبان درت...بدو ورود

غصه را از شانه های خسته پارو میکند

عطر نابی می وزد از کوچه باغ مرقدت

هر که می آید حرم این عطر را بو میکند

خادمی میگفت که آقا به وقت بدرقه

دست زایر را پر از گلهای شب بو می کند

نظرات 2 + ارسال نظر
عاشق کوهستان پنج‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 11:13 ق.ظ http://mountain.persianblog.ir

سلام

امین یکشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 12:13 ب.ظ

تو دل یه مزرعه یه کلاغی رو سیاه
هوایی شده بره پابوس امام رضا
اما هی فک میکنه اونجا جای کفتراس
آخه من کجا برم یه کلاغ که روسیاس
من که توی سیاهیا از همه روسیاترم
میون اون کبوترا با چه رویی بپرم
تو همین فکرا بودش کلاغه عاشقمون
یه دلش میگفت برو یه دلش میگفت بمون
که یهو صدایی گفت تو نترس و راهی شو
به سیاهی فک نکن تو یه زائری برو


تولد امام رضا رو به شما تبریک میگم.

زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟
بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟
گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟
ازکبوترهاکه میپرسم نشانم میدهند
گنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی ؟

میلاد امام رضا (ع)مبارک

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.