دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

| حرف هایی برای نشنیدن |


 

 اعتقادم بر این است که در زندگی حرف هایی هست صرفا برای نشنیدن

مثل یک کارتن بسته بندی شده که رویش نوشته اند : " هیچوقت باز نشود " و کنارش هم عکس یکی از آن اسکلت ها باشد

مهم نیست در عوض اش به شما چه بدهند ، مهم این است که این حرف ها برای نشنیدن است

شنیدن این حرف ها  شما را با خاک یکسان می کند ،

این حرف ها ، شنیدنش مصداق بارز خودکشی است

انگارکه این حرف ها از درون شما را شرحه شرحه میکند

آنقدر که هر روز و هر دقیقه یتان میشود فکر و خودخوری در مورد آن حرف ها و آن شخص

میگویم کاشکی بعضی جاها آدمی میتوانست خودش را " Mute " کند و دیگرهیچ چیز را نشنود

حرف هایی که تا آخر عمرت شاید در ذهن ات باقی بماند و بعد دیگر هیچوقت نتوانی مثل قبل به آن آدم نگاه کنی

هر بار که قلب ات آرام میگیرد ناگهان مغزت به تو یادآوری میکند که این آدم روبرویت ، همانی است که آن حرف ها را تف کرد توی صورتت ، این همان آدم است ، یادت می آید ؟ فلان روز ، فلان ساعت ...

معتقدم حال که همه ی آدم ها درک این را ندارند که هر حرفی برای گفتن نیست ، لااقل ما گوش هایمان هرزگاهی ناشنوا میشد

مثلا یک دکمه کف دستمان تعبیه میشد و تا آن رایدادیم همه چیز و همه کس صامت میشدند !

این حرف ها پدر آدم را در می آورد ، آدم را زمین گیر میکند

بدبختی اصلی آنجاییست که همیشه این حرف ها را از کسی میشنوی که مونس ات بوده ،

یار و یاورت بوده ، همیشه کلی سر تو ادعا داشته

همه ی این روزهای سخت را با تو پیاده راه آمده

میداند که کجاهای بدنت زخم شده ، کجاها را پابرهنه راه رفتی ، کجاها را زدی زیر گریه

کجاها کم آوردی  ،

همه ی سرگشتگی ها و روزمرگی هایت را با تو شریک بوده است

و بعد شک ، آدمی را میجوَد

دیگر به همه چیز شک میکنی ، به همه چیز ، به همه کس

حرف هایی در زندگی هست که باید ناگفته بماند و با آدمی خاک شود

حرفهایی که مقیاس بزرگی ِ شنیدنشان ، ریشتر است ؛

میفهمی ؟   ریشتر .

نظرات 1 + ارسال نظر
افت و خیز ! شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:50 ب.ظ

دردناکترین زخم ها همیشه اون زخمیه که با شمشیر عزیزان به آدم میخوره

سلام
بله؛ دردناک و عمیق.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.