دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

غذای دیروز

سلام 

خب 

طاعاتتون قبول. 

ان شاالله که روزهای ماه رمضان به خیر و برکت سپری بشه. 

از آنجاییکه در تعطبلات تابستانی یک عدد بانوی فراغ بال در خدمت خانواده است!از اول ماه رمضان برا خودم و مامان پخت و پز رو تقسیم کردم که عزیزان از دستپخت بنده بی نصیب نمونند و به مادرجان اعلام کردم که : افطاری با منِ ‌و سحری بعهده مادر جان. 

و به این ترتیب یه برنامه برای افطار نوشتم که هر روز فکر کردن به اینکه: چی درست کنم؟ نداشته باشم.بعله که همچین دخملیم من  و اینکه کلی آش و سوپ تدارک دیدم توی برنامه + چندتا غذای دیگه اما بیشترین غذاها انواع سوپ و آشه.

و اما داستان این پست - دیروز که وب هیدرا بانو بودم و بحث افطاری و اینا بود قرار شد من از غذای دبروزم بگم و اینکه چیه و چطوره. 

از آنجاییکه من همیشه عاشق درستیدن غذاهای جدیدی هستم که به ذائقه ام خوش بیاد و از مواد اولیه اش خوشم بیاد!! این سوپ دیشب که اسمش بود {سوپ حریره} رو باز هم با کمک نت جان عزیز!! پختم و خدا رو شکر همه خوششون اومد. 

البته که لینکهای زیادی این غذا رو آموزش دادن اما من اتفاقی در گشت و گذار میان سوپ ها و آش ها اینجا پیداش کردم. 

ناگفته نماند که از آنجاییکه مقاومت در برابر تغییر همیشه وجود داره - قبل تست غذا اظهار نظرهای مختلفی دریافت کردم. 

مثلاْ داداش جان : عاقا شما یه مدت بسیار در دنیای چت می گشتی الان به جای چت میری غذای جدید می کشفی! من باید با این گوگل صحبت کنم که توی آشپزی دخالت نکنه!!! که شما تشویق به تجربه های جدید بشی و ما نیز هم !! 

داداش گوگولی: آجی بازم داری آش می پزی؟ 

بابا: اووم دختر بابا داره چکار می کنه؟ کمک میخواد؟ 

مامان: چه بوهای خوبی راه انداختی - بوش که خوبه حالا ببینیم چی در میاد. 

خاله دختر جان: من همیشه دستپختت رو دوست دارم.بعداْ دستورشو بهم بده . (من : هنوز که معلوم نی چی در میاد! او : من بهت اعتماد دارم که خوشمزه میشه) 

 

و اما غذایی که من پختیدم شد این  : 

 

و واکنشها بعد تست و خوردن غذا : 

داداش جان : اوووم خوبه ها.خب من که همیشه میگم غذاهات خوشمزه است  

داداش گوگولی : من دوست دارم اما همش آش و سوپ برا افطار؟ (- بلی برا اینکه هم سبکه هم مقویه هم مواد مغذی بدنت تامین میشه

بابا و مامان و خاله دختر : خعلی عالی بود.  

* * * * * 

اصن هم خودشیفته نیستم.