دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

نگاه

 

 

 

واژه هارا کنار بگذار 


با من بی واسطه سخن بگو 


حرفهایی دارم با تواز جنس نگاه 


 که واژه ها تنها آن را حرام می کنند. 


بگذرا حسرت نگاه بردل واژه بماند. 


بگذار حسودی کند. 


به من نگاه کن........................ 

  

نظرات 9 + ارسال نظر
نگار چهارشنبه 24 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:24 ب.ظ

وای چقد عالیییییییییییی بود!!!!

دست نویسنده اش درد نکنه

آیور یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 07:38 ب.ظ http://exemotion.blogfa.com

انشا.. مهرِ بعدی نگاه میکنه ! :دی

نه بابا!
فکر نکنم بلد باشه
تا مهر بعدی هم که کلی راههمعلوم نیست هستم نیستم!

ارکیده شنبه 20 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 04:08 ب.ظ

نه خانوم معلم چیزی نیست ییهو رفتیم تو فاز خشانت
اجازه خانوم اجازه هیدرا خانوم معلم میشه با ما هم دوس بشه آخه با حسین وبا شما دوسته منم میخوام باهاش دوس بشم خب

یهو نرو تو فاز خشانت!
می تونی بری بلاگشون و حرفتو به خودشون بزنی.
مطمئنم که قبول می کنن.

مگه نه هیدرا خانم؟

[ بدون نام ] شنبه 20 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:43 ق.ظ

اجازه این حسین چی میگه؟؟!!
میگه خورشیدم پناه بر خدا مگه خانومی
مگه نمیدونی خورشید خانومه نه آقا
میگن خورشید خانوم آفتاب کن نمیگن خورشید آقا که فهمیدی یا بهت بفهمونم
اجازه خانوم چرا ما اینقده خشن شدیم


حسین داره شیطونی میکنه
فکر کن! حسین خانم!!!!!تازه شاید خورشیدک ولایتشون آقاست
شما خودشو ناراحت نکن ارکیده خانم
همون چرا اینقدر خشن؟
چیزی شده آیا؟
خونسرد باش

حسین شنبه 20 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 06:45 ق.ظ http://varonegi.persianblog.ir/

من خودم خورشیدم آفتاب کوچیک و ریز شما به جه درد من میخوره

پس چرا رفتین پشت ابرا قایم شدین

حسین جمعه 19 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 02:23 ب.ظ http://varonegi.persianblog.ir/

کی از من بهتر

؟؟؟
آفتاب بدم خدمتتون

پسرک جمعه 19 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:43 ق.ظ

احسنت، تشبیه زیبایی بود



سپاس از شما.

حسین پنج‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:37 ق.ظ http://varonegi.persianblog.ir/

چحوری نگاهت کنیم بهت نمیشه که

مگه گفتم شما نیگاه کن!



حسین پنج‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 06:47 ق.ظ http://varonegi.persianblog.ir/

چجوری؟

چی چجوری؟
؟؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.