ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
دیشب ایمیلی داشتم که من رو یاد این خاطره انداخت:
زنگ نقاشی یکی از پسرام نقاشیش رو آورده و داستانشو برام تعریف می کنه (من همیشه شنونده ی داستان نقاشی های بچه هام)
میگه : خانم! اینجا پارکه.پدر و پسر دارن تفریح می کنند.(زیر هر آدمک هم نوشته بود پدر - پسر)
میگم: خب . مادر خانواده کجاست؟
میگه: مادر خونه است داره غذا درست می کنه!!
من: چرا نیاوردنش پارک؟
میگه: خب دیگه مونده خونه - پس کی غذا درست کنه!
میگم: عجب پدر و پسر نامردی!مادر رو تنها گذاشتن خونه و خودشون اومدن گشت و گزار
بچهه :
خلاصه اینجوریاست!
درود بر مــــــــــــــــــــــــــرد بزرگ
فرهنگ مرد سالاری یعنی همین !
یه بچه از بچگی جای مادرش رو تو آشپزخونه میبینه و اینکه با پدرش دو تایی برن گردش و مادر نباشه براش کاملا طبیعیه...
.......
سلام مریمی بانو
خوب و خوشی خانم خانما؟
ای بابا!






چی بگم؟
آخه فکر می کردم الان این فرهنگ کمی معتدل تر شده باشه.
هر چیزی جای خودش خوبه.
می ترسم این فقط آرزویی باشه که بچه داره (مادر و پدرش هر دو شاغلند و این رویای کودکانه ی پسرکمه که این جوری باشه اوضاع - حدس می زنم البته)
......
به به! هیدار خانم گل.
مشرف فرمودین.منت گذاشتبن.
بابا دلمون براتون تنگ میشه - هی میایم بلاگتون.
آخی چیکارشون داری خوب میخواد با باباش مردونه بره پارک
من کاریش ندارم خواهر!
خوو چی میشه مادر بیچاره رو هم می بردن؟یه گوشه واسه ی خودش می شست دیگه!
تازه! از الان باید بدونه که ارزش مادرش فقط به آش پختن نیست.
عجب..