ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟
بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟
گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟
ازکبوترهاکه میپرسم نشانم میدهند
گنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی ؟
من دخیل التماس رابه چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی ؟
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا.
میلاد امام رضا (ع)مبارک
گنبدت از هر کجای شهر سوسو میکند
دست هر آشفته ای را پیش تو رو میکند
در لباس خادمان مهربانت،آفتاب
صبح ها،صحن حرم را آب و جارو میکند
ماه،هر شب،کنج بست شیخ حر عاملی
یاد معصومیت آن بچه آهو میکند
یاد معصومیت آن بچه آهو...یاد تو
کوچه های شهر را لبریز یاهو میکند
باد هم مثل نگهبان درت...بدو ورود
غصه را از شانه های خسته پارو میکند
عطر نابی می وزد از کوچه باغ مرقدت
هر که می آید حرم این عطر را بو میکند
خادمی میگفت که آقا به وقت بدرقه
دست زایر را پر از گلهای شب بو می کند
کنار من که قدم میزنی هوا خوب است
پر از پریدنم و جای زخمها خوب است
برای حک شدن عشق در خیابانها
به جا گذاشتن چند رد پا خوب است
قدم بزن پُرم از حس «درکنار تویی»
قدم بزن پُرم از حس اینکه «ما» خوب است
نخند حرف دلم را نمیشود بزنم
خیال میکنم اینجور جملهها خوب است
بگیر دست مرا بشکنام بپیچانام
دو تکهام کن و آتش بزن، بلا خوب است
به هر کجا که مرا میبری نمیگویم
کجا بد است کجا دور یا کجا خوب است
به من بگو تو، بگو هی، به من بگو صالح
نگو: «تو» بیادبی میشود «شما» خوب است!
*صالح سجادی
دیشب اتفاقی سریالی که مدتی قبل پخش میشد رو دیدم که همان شبکه شروع به بازپخشش کرده بود.
"یادآوری" فیلمی که برام یادآور موضوعاتی شد که یادم بمونه چقدر تغییرات تاثیرگذاری مستقیم بر آدمها دارند.بر روی شخصیتشان، احساساتشان، تفکراتشان.
یادآوری برایم یادآور اوقات و لحظاتی بود که دیگر حسی برای صرف کردنشان نمانده، یادآور وقتی که صرف شد و انگار میشد بهتر از آن استفاده کرد.یادآور تغییرات، آدمها و گفتن :هعیی خداااا.
پ.ن:عزیز دردونه بخاطر زردی بستریه؛ دعا کنید زودی بیاد خونه.
:-)★