سفر ایستگاه

قطار مى رود   


 تو مى روى 


تمام ایستگاه مى رود 


و من چقدر ساده ام 


که سال هاى سال 


در انتظار تو  


کنار این قطار رفته ایستاده ام 


و همچنان  


به نرده هاى ایستگاه رفته 


تکیه داده ام 

 


 

 

پ.ن: 

 

از این شعره خیلی خوشم میاد.نوشتمش اینجا   

یاد  آقای امین پور هم گرامی باد

نظرات 2 + ارسال نظر
حسین جمعه 14 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:56 ب.ظ http://varonegi.persianblog.ir/

وقعا زیباست من هم دوستش دارم



بلـــــــــــــــــی.

من نیز بسیار دوست می دارم این شعر را

پسرک پنج‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:43 ب.ظ http://khordenevesht.blogsky.com

به گمانم این من یک چیز کم دارد که به انتظارش ایستاده است و آن دلی است که رفته است...
یاد آقای امین پور گرامی بادی؛ یاد این شعر سعدی افتادم:
http://ganjoor.net/saadi/divan/ghazals/sh268/

ممنون از تفسیر جالبتون.

اما من من کلا خیلی این شعر رو دوست داشت و الان که متنش رو پیدا کردم گذاشتم اینجا!

این شعر سعدی هم خیلی قشنگه.
ممنونم از شما.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.