دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

حرف

حرف بزن حرف بزن سالهاست       
تشنه یک صحبت طولانیم

ها به کجا می کشیم خوب من      
ها نکشانی به پشیمانیم

حرف  بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانیست که بارانیم

 #محمد_علی_بهمنی

مردها در تاریکی گریه می کنند

خورشید روزهای رفتگی

تاریکی از نبودنت نشت می کند به اتاق

پلک می زنم

و کاسه ی چشمانم؛با اولین قطره پر می شود

مردی که هست و خسته شده از هر آنچه نیست!

یکهو جیرینگ بغض کسی در گلو شکست...



پ.ن1:

گاهی آدمهای اطرافمان پشت نقاب سنگی و بی تفاوتشان,دلی نازک و شخصیتی عاطفی دارند که فقط در خلوت ظاهر می شود.شاید اویی که فکر می کنیم بی تفاوت از کنار مسائل می گذرد,دلی پر عاطفه داشته باشد....


پ.ن2:


درگیرم کن

خسته ام

خسته از تنهایی‌

از حضورِ خودم در تاریکی‌

خسته از رفتن

از جاده‌های طولانی

خسته از یک دل‌ِ همیشه طوفانی

درگیرم کن

درگیر بودن

درگیر ماندن

درگیر یک اتفاق

اتفاقِ یک پنجره

چهار دیوار

درگیر اتفاق "ما"




پدرم ! روزت مبارک



پـــــــــــــدر ...


بـلـنـدتـریـن شــــعــر عــاشـــقـــــــانـه 


بـراى یـــک دخــتــر اســت ...


اندکی تامل

 

این سؤال ، موجب دگرگونى شدیدى در زندگى عده اى ، از جمله پیتر دراکر(نظریه پرداز معروف مدیریت)شده است.

معلم او ، در سیزده سالگى، سؤالى پرسیده و گفته انتظار ندارم بتوانید به سؤال من پاسخ دهید. اما اگر در پنجاه سالگى هم نتوانید پاسخى براى آن بیابید ، در این صورت ، حتم بدانید که زندگی تان را ضایع کرده اید.

 آن سؤال این است:


" به خاطر چه چیزى باید از تو ، یاد کنند؟"

مادرم روزت مبارک

آسمانی پر از ستاره، دشتی پر از گل،


تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد


به مادرم . . .


که مهرش تا ابد در دلم جای دارد