ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
آری آغاز دوست داشتن است
گر چه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
عمر ادمی مثه برق و باد می گذره.هفته ی پیش این موقع کاظمین و این هفته توی اتاق خودم....
چقدر دلم می خواد رها باشم و بی قید و بندی برم یه جای دور دور دور و برا خودم زندگی کنم.بدون استرس؛ بدون خستگیهای ذهنی آزاردهنده و بدون تحمل کنایه ها و سخنهای سوزان از کسی که عمرتو بهش مدیونی اما نمی تونی بهش حرفی بزنی ولی تا می تونه با یه سری حرکات و حرفها می رنجوندت.
پ.ن1:
کاش میشد اینجای زندگی رو بذارم رو دور تند و سریع ازش رد شم.:'(
پ.ن2:
ذهنم و دلم خستست.
پ.ن3:
خدایا خودت کمک کن.دلم هزار تیکه شده.صدای خورد شدنش و دردش نمیاد؟:'(:'(
پ.ن3:
شهادت امام جواد علیه السلام تسلیت.
هر کاری زمان خاص خودشو داره.
مریم جان! باید صبر کنی...
(قسمتی از دیالوگ یه فیلم)
پ.ن1:
لابد هنوز وقتش نرسیده دیگه.زوری که نیست.
پ.ن2:
کاش بقیه هم درک می کردن هنوز وقتش نشده و اصرار نمی کردند.
پ.ن3:
خداوند ا مرا آن ده که آن به
ای آنکه برای توست رای همه کس
وی آنکه تویی مرا به جای همه کس
در پای تو اوفتاده ام دستم گیر
کوتاه کن از میانه پای همه کس
رجبعلی تبریزی
پ.ن: خبرهایی تو راهه.لطفا دعام کنید.
آدمهایی هستند که آدمهای دیگر را مثل یک افزونه یا اپلیکیشن در زندگیشان نصب میکنند؛ این اپ قدرت، این اپ پول، این اپ مهمانیرفتن، این اپ پُز دادن، این اپ آشنا داشتن، این اپ مطلب چاپ کردن، این اپ معاشرت با فلاننویسنده، این اپ خوشگذرانی با فلان پولدار، این اپ آشنایی با کیارستمی، این اپ ملاقات با خاتمی، این اپ اسپانسر گرفتن برای کار، این اپ آشنایی با فلان ناشر، این اپ جا توی شمال و کردان داشتن، این اپ آشنا واسه بلیط پرواز گرفتن داشتن، این اپ ترقی، این اپ وام، این اپ شت.
این آدمها بعد از اینکه استفادهشان از شما تمام شد به این دلیل که فضای زیادی را اشغال کردید شما را ابتدا آناینستال و سپس پاک میکنند. یک مدل کثیف این حذف و اضافه این است که به یکی بگویید دوستش دارید یا میخواهید باهاش ازدواج کنید یا حتا باهاش ازدواج کنید. شما که کارتان تمام شد و اپ بلااستفاده را پاک میکنید آن اپ بدبخت حس میکند باگ آفرینش است.
اگر به همه چیز به عنوان یک افزونهی کاربردی و منفعتطلبانه نگاه میکنید، لطفا به اپلیکیشنها نگویید دوستشان دارید. اپلیکیشنها آدمند و بعد از شیفتدیلیتکردن از دست شما و آن ایام که استفادهی ابزاری ازشان کردهاید خودشان را میآزارند و ذرهذره دق میکنند. چون میدانند آنان به عنوان یک اپ مصرفشده دیگر روی هیچ آدمی درست نصب نمیشوند و میبینند که شما هر چند وقت یکبار ویندوزتان را عوض میکنید و بهروز میشوید.
گاهی هم دلت می خواهد به گذشته های دور بروی و یواشکی خنده های آن زمانت را بدزدی...
گاهی هم مقابل آینه که میروی و با چشمانت خسته خود روبه رو می شوی
به تمام غمها و چین و چروک های صورتت اخم میکنی و قطره ای اشک روی گونه ات می لغزد...
ماژیک قرمز را برمی داری و لبخندی ب بزرگی تمام شادی های دنیا روی
صورتت می کشی
اما...
ناگاه...
بغضهایت به گلویت هجوم می اورندو رسوایت میکنند...
ب اندازه ی تمام دل شکستن ها،دردها،غصه ها فریاد میزنی و اشک می ریزی
بعد هم نقابت را برمی داری روی صورت متلاشی و سرخ از اشکت می گذاری و باز میخندی...
ب همین راحتی
یک نقاب...
یک خنده...
دنیایی اشک...
وباز هم آدمها و خنده های دروغت
باز هم نقاب...
من هم گاهی نیاز دارم نقابم را بردارم و خودم شوم...به همان غمگینی
#زینب زمانی زاده