ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
روز اول آزمون قرار بود که امروز بعد جلسه , مدیرخانم یادی از همکار و دوست فقیدمون بکنند. که دیدم نه بابا! هیچ خبری نشد. و من که واقعاً دلمو خوش کرده بودم که هنوز "یادها و خاطره ها" برای دوستانی که در کنارمان نیستند؛ زنده است. اما ازین خبرا نیست و وقتی که هستی و جلوی چشمشونی تا وقتی کارشون بهت گیر نباشه نمی بیننت! چه توقعیه که به یاد کسی باشند که 9 ماه از رفتنش گذشته؟ کسی که وقتی بود هم نادیده گرفته می شد و با آنکه از وضعیت سلامتش و رنجهای بیماریش آگاه بودند؛ باز هم برایشان فرقی نداشت!موقعیتش!
هی روزگار. فکر کنم بازم قاطی کردما! آره واسه اینه که نمیخوام کسی بدونه که من یه مدت مشکل داشتم اساسی و شایدهم این مسئله تا پایان عمر با من بماند. اما سعی میکنم که به کسی نگوییم الا دوستی که الان می داند و شریکی که اگر روزی داشته باشم! والا آدمایی که این چند وقته شناختم به جز اینکه دردی بر دردت بیفزایند- باری از دوشت برنخواهند داشت.
هی روزگااااااااااااار.
خدایا! خدای مهربان! آنی و کمتر از آنی مرا به غیر خودت محتاج مکن. {آمین}
راستی! همکار جان! یادت برای من زنده است و امیدوارم که قرین رحمت باشی و آمرزیده.
مریمیییییی
تو هم مثل من زدی جاده خاکی که...
مواظب خودت باش عزیزم...
از جاده خاکی می گذره (گاهی)
شما هم همینطور.