دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

هفته نیم تعطیل!

آخ کیف کردم که شنبه رو تعطیل شدیم! 

خیلی زیاد! اما در اون لحظات شادی دیدم که  نت قطعه! ای که همیشه یه جای کار می لنگه! منم نشستم به درست کردن یه سری کاردستی!! و ذوق هنری در کردن!!! 

 

و امروز که رفتیم سرکار و قرار بود بچه ها رو ببریم امامزاده! آخ که چقدر بچه ها شاد بودند و خوشحال. خوب حق هم دارن و بعد از گذراندن امتحان خیلی میچسبه که نیمه تعطیل باشی و وقتی هم میری مدرسه بری دَدَر- دودور!!!!!!!!!!!!!!!!!! 

تازه اشم امروز حسابی پته ی خانومهای بی نظم و نزاکت رو ریختم رو آب جلوی مدیرخانم! خوشم میاد که می دونم چی بگم که حالشونو بگیرم! 

فردا هم که تعطیلیم و چقدر دلم میخواست که برم مشهد. اما حیف و صد حیف که نشد و کاشکی به زودی برم .

نظرات 1 + ارسال نظر
مامیچکا سه‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:04 ق.ظ

اره ولی ایکاش ادم قبلش بدونه برای سه روز پی در پی برنامه ریزی کنه....
ایکاش ذوق بچه ها رو داشتیم....

سلام.

بعضی وقتا باید بدون برنامه رفت و لحظات رو گذروند...
بی قید و بند و شرط برنامه!

ممنون از حضورت.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.