دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

پایگاه سنجش و یاد گذشته!

امروز بجای داداشی رفته بودم پایگاه سنجش و  سنجش شنوائی رو انجام میدادم. 

نمی دونی کی رو دیدم بچه ی یکی از همکارای محل کار قبلیم که اون موقع هنوز به دنیا نیومده بود و امروز اون نی نی شده بود بچه ی کلاس اولی! 

تازه یاد اون روزی هم افتادم که برای تست سلامت اومده بودن پارسیجان و اودیومتری و آسپیرومتری و معاینه چشم و فشارخون و اینا و. 

یادش بخیر اون روز کارای رئیس الدوله جان جالب بود.خصوصاْ وقتی نشسته بود برای سنجش شنوائی شده بود شبیه این پسربچه هایی که امروز ازشون تست میگرفتم!  

تست گفتارشون هم جالب بود - بهشون یکسری کلمه می گفتم و ازشون میخواستم که بعد از من تکرار کنن اما یکی از بچه ها درست به حرف من توجه نکرده بود و وقتی بهش گفتم پا* - یکی از پاهاشو گرفته بود بالا و من  بهش گفتم : بچه جون - بعد از من کلمات رو تکرار کن. 

 

 

راستی میلاد امام حسین(ع) و حضرت عباس و امام سجاد(ع) مبارک. 

انشااله خدا قسمت همه بکنه زیارتشونو .

نظرات 3 + ارسال نظر
افسانه یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:41 ب.ظ http://gtale.blogsky.com/

این شعر هم تقدیم به شما

مـن نـه به راز و افسـون

گل سـرخ "سهرابـم

نـه به دوسـت داشتنـی بـودن

گل سـرخ ِ"شـازده کوچولـو

خـودم هستـم برای دلِ خـودم

غـریب / قـریب

مسـافر راهـی مبـهم

چشـم انتـظار گاه خسـته و پژمـرده

از هیـاهوی روزگـار

خـط خـطی هایی می کنم

از سـر دلتنـگی

وای عزیزم . دستت درد نکنه!

خیلی زیباست.

ممنونم از لطفت .

افسانه یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:39 ب.ظ

سلام مریم بانوی من
به به خانم دکتر

عزیز دل اعیاد بر شما هم مبارک باد

سلام افسانه بانو!

نه بابا! دکتر کجا بود؟

همینطور بر شما عزیزم.

مامیچکا شنبه 3 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:04 ب.ظ http://mamichka.blogsky.com/

وای مریم بانو جون سطر اولو که خوندم فکر کردم تو داشتی به جای داداشت تست می دادی
اره به خدا انقدر زمان زود می گذره که....
اخیییییییی بچه کوچولو

سلام.


عجب!

هی روزگار!
آره خیلی زود میگذره.

نمی دونی خیلی با مزه بودند.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.