دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

:(

روز وصل دوستداران یاد باد کامم از تلخی غم چون زهر گشت گر چه یاران فارغند از یاد من مبتلا گشتم در این بند و بلا گر چه صد رود است در چشمم مدام یاد باد آن روزگاران یاد باد بانگ نوش شادخواران یاد باد از من ایشان را هزاران یاد باد کوشش آن حق گزاران یاد باد زنده رود باغ کاران یاد باد

راز حافظ بعد از این ناگفته ماند  

ای دریغا رازداران یاد باد

نظرات 1 + ارسال نظر
افسانه یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:30 ب.ظ http://gtale.blogsky.com/

سلام مریم بانوی عزیز

غم هایم را با شانه ی خیال تو شانه می زنم
ودر آغوش خاطراتت به خواب می روم
دوباره کابوس بی تو بودن را می بینم
و باورم نیست که از نبودنت به خواب رفته بود

سلام افسانه عزیز.

ممنون از متن قشنگی که برام نوشتی.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.