درباره من
وقتی پائین ترینم
خدا امید من است
وقتی تاریکترینم
خدا روشنائی من است
وقتی ضعیف ترینم
خدا نیروی من است
وقتی غمگین ترینم
خدا آرام جان منست
ادامه...
پیوندها
دسته‌ها
ابر برجسب
از دیگران زندگی سفرنامه حج ماجرای پسرکان کلاس من روزنوشت خدای مهربان تبریک خاطرات روزانه شعر دلنشین شعر زیبا خداوند دعا روز نوشت ایمیل وارده دلانهجدیدترین یادداشت‌ها
همهبایگانی
- فروردین 1398 1
- مرداد 1397 2
- فروردین 1396 1
- آبان 1395 1
- مهر 1395 1
- شهریور 1395 1
- تیر 1395 2
- خرداد 1395 5
- اردیبهشت 1395 5
- فروردین 1395 1
- بهمن 1394 1
- دی 1394 1
- آذر 1394 2
- مهر 1394 1
- شهریور 1394 2
- مرداد 1394 1
- تیر 1394 1
- خرداد 1394 1
- اردیبهشت 1394 4
- فروردین 1394 3
- بهمن 1393 6
- دی 1393 8
- آذر 1393 4
- آبان 1393 5
- مهر 1393 5
- شهریور 1393 14
- مرداد 1393 9
- تیر 1393 21
- خرداد 1393 13
- اردیبهشت 1393 11
- فروردین 1393 11
- اسفند 1392 20
- بهمن 1392 9
- دی 1392 16
- آذر 1392 15
- آبان 1392 16
- مهر 1392 19
- شهریور 1392 21
- مرداد 1392 25
- تیر 1392 19
- خرداد 1392 15
- اردیبهشت 1392 10
- فروردین 1392 4
- اسفند 1391 9
- بهمن 1391 12
- دی 1391 10
- آذر 1391 14
- آبان 1391 13
- مهر 1391 10
- شهریور 1391 10
- مرداد 1391 6
- تیر 1391 9
- خرداد 1391 12
- اردیبهشت 1391 16
- فروردین 1391 11
- اسفند 1390 16
- بهمن 1390 15
- دی 1390 5
تقویم
فروردین 1398| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | |||||
| 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
| 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
| 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
| 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
| 31 |
جستجو
امان از این بچه ها
چهارشنبه که علوم داشتیم و در مورد صداهای پیام رسان و آزاردهنده صحبت می کردیم. و در حین درس تصویر خوانی کتاب را انجام می دادیم. که یه تصویر آیفون توی کتاب هست
میگم: بچه ها این تصویر صدای آزار دهنده داره یا پیام رسان؟
آیدین (یکی از بچه های کلاس) : خانم اجازه! پیام رسانه.
- 
(با خوشحالی) آفرین. برای چی؟ علتش رو هم بگو.
- اجازه وقتی می ریم خواستگاری می فهمند که ما پشت در ایستادیم و منتظریم بریم داخل! پس پیام ورود ما رو میده!
(من متعجب و خیلی در حال کنترل قهقهه!!!!)
آیدین. تا خواستگاری خیلی کارهای دیگه باید انجام بدی و مهمترینش
(در این حین علی یکی دیگه از بچه ها ) میگه: خانم من می دونم باید بریم سربازی بعدش بریم سر کار!!!
یعنی من خیلی خودم رو کنترل کردم که پقی نزنم زیر خنده! برگشتم میگم : بچه ها از این کارهایی که گفتین مهمتر اینه که درساتونو خوب بخونین و بعد از اتمام درس بقیه کارها رو انجام بدین.
آیدین و علی هر دو سر به زیر به فکر فرو رفتنی و من تا مدتی برای خودم می خندیدم! 
(گفتم براتون تعریف کنم دلتون شاد بشه! البته اگه خنده دار بود براتون
)
آخیییییییییی چه بامزه
چه دنیایی دارن این بچه ها
خوبه میتونی خودتو کنترل کنی ونخندی مریم جون
من که باشم خودم زودتر قهقهه میزنم
آره فسقلی ها بعضی وقتها حرفهایی می زنن.
کلی سعی می کنم خواهر جان!
من بودم دیگه می زدم زیر خنده...
واقعاً امان.
کلی جوگیر شدن!!
کلی خودم رو کنترل کردم که فقط یه لبخندکی نمایان بشه! و الا دیگه کلاس رو نمی شد جمع کرد!
جالب بود؛ درسته، بچه ها رفتار بزرگترها و فیلم ها را که می بینند، همزاد پنداری درشون شکل می گیره. البته جالبه که جو کلاس شما هم آزاد و صمیمیه و دانش آموزها حرفشون را راحت می زنند.
خدائیش کلی تعجب کردم و غافلگیر شدم از این جواب.
اما رسانه ی ما هم بی تاثیر نیست - با فیلمهایی که همش یا بزن و بکشه یا خواستگاری و عشق و عاشقی!!!
جو کلاس هم موقع اظهار نظر تا حدودی آزاده و صمیمی اما نمی دونم خوبه یا بد!؟؟