ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
این بچه های من اینقدر که بازیگوشند ! به فکر درس و زندگی نیستن!
بچه هه توی مفاهیم ریاضی به صورت شفاهی مثل جت عمل میکنه بهش برگه دادم (آزمون جمع بندی و اینا) در حد لالیگا گند زده به تمام باورهای من در مورد خودش!
منم امروز این شکلی رفتم سراغشون و یه نیم ساعتی موعظه شون کردم و البته آنچه به جایی نرسد نصیحته!!
یه آشی براشون پختم که حساب کار دستشون بیاد! تمرین کردن و نحوه شو گذاشتم به اختیار خودشون! اما با تعیین حدود (برای هر نوع تمرین اشتباه یک صفحه تمرین توی دفتر!!!)
اما خدائیش زدن تو برجکم!
شما چه معلم دلسوز و باحوصله ای هستین. بچه ها یه گوششون در و گوش دیگه شون دروازه ست مخصوصاً پسرا
اما به خیلی چیزهای جزئی هم خوب توجه میکنن! مثل جمله هایی که کنار برگه هاشون می نویسم!
اما در کل خیلی بازیگوشند!
انشاالله به مرور همه چیز درست میشه
امیدوارم
چه اصطلاح خوبی،متفاوت
چقدر با اون کلمه با این همه بار منفی دانش آموز ها رو فراری دادنخدا رو شکر زودتر عوض شد.
بله بچه های متفات.
خدا رو شکر. اما کاش بزرگترهای اون بچه ها هم دیدگاهشون رو تغییر میدادن.
اجازه خانوم اجاااااااااااااااازه
اجازه خانوم ما این درسو از بر شدیم دیگه
نمیخواید درس جدید بدید
آخه ما دیگه کلمه به کلمه این درسو حفظ شدیم به خدا میگی نه ازین بسامه بپرس که درجه آی کیوش از منم پایین تره
کلاس مهدو پنج سال مونده پیش دبستانی رو هم که نگو
بازم صد رحمت به حسین
میگم خانوم من خیلی باهوشم نه چند ساله دارم اول ومیخونم
تا پایم قویه قوی بشه
درس از بر کردن!
عجب!
از دست تو ارکیده! دیگه همچین چیزهایی در مورد دوستت نگو. اصلاً درست نیست.
خوبه دیگه اینقدر زرنگی
مریم جون ناراحت نمیشی که اینجام با شاگرد تنبل وخنگ مثل من سرو کله بزنی
میخوام زین به بعد به یاد قدیم هیییییییییی یادش بخیر
بشم یه دانش آموز خنگ البته بر خلاف واقعیت میخوام معلممو اذیت کنم اجازه خانوم اجاااااااازهبووووووووس
عجب!
اما امروزه دانش آموز خنگ نداریم!!! دانش آموزان متفاوت داریم!!
ایزابلا(ارکیده)
اجاااااااااااااازه خانوم
منم آش خیلی دوس دارم به منم آش بدید لطفا
اجااااااااااازه خانوم اصلا هم به حسین فرصت ندید وتنبیهش کنید
چون موهای منو کشید
میگم خودتون رو بزارید جاشون بینید اگه جاشون بودین دوست داشتین چطوری باهاتون رفتار میشد شاید این روش جواب بده
من واقعاً دارم سعی میکنم بهترین حالت رفتاری و برخورد رو باهاشون داشته باشم.
نمی دونم!
وای مریم بانویی...
منم یه کلاس دارم سر امتحان که میشه انگار اصلا به اینا درس ندادی... عین سوال رو بهشون می گم بازم غلط می نویسن... انگار نه انگاررررر....
منم یه بار عصبانی شدم و حسابی داد و بی داد کردم...
بسی جون نمی دونی که.
توضیح رو دادم خیلی واضح بچهه میگه: این که کاری نداره! بعد توی برگه اشتباه می نویسه!
شما خودتون صاحب نظرید اما اگه نظر این دوست بی تجربه اتون رو بخواین حتما یک چیزی از قلم افتاده که این طوری شده
همون یه چیز رو نمی دونم!
جز اینکه دوست دارن سریع کارشونو انجام بدن و برن دنبال بازی و اینا! حوصله ی نوشتن ندارن انگار!
نمی دونم واقعاً توش موندم.فقط کلی تعجب کردم!
شما معلم هستی مریم بانو باید صبورباشی.یادتون نره شغل شما شغل پیامبرانه و ا اونجا که من میدونم پیامبرها خیلی به مردم فرصت میدادن.
به این کوچولو ها فرصت بدین
به جز فرصت دادن کار دیگه ای نمیشه کرد!
فقط از خودم ناامید شدم!
اگر کلاً بلد نبودن که مسئله ای نبود!بصورت شفاهی سوالات خیلی سخت رو جواب میدن یا موقعی که میان پای تخته! اما یه امتحان ساده ی کتبی رو بدجور خراب کردن!
و الا ما که همه جوره در حال فرصت دادنیم!بلکه یه روزی یه جایی به منم فرصت داده بشه!