دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

همینجوری نوشت!

تا حالا شده حس کنین که کسی می خواد چیزی بهتون بگه اما نمیگه؟ 

بعدش از توی رفتاراش به حرفی برسین که زبونش نمیگه و زبونش یه چیزی میگه - رفتارش یه چیز دیگه؟ 

بعدش بمونید که بالاخره کدوم رو قبول کنین؟ 

 

تا حالا شده حس کنین که برای کسی مهمین.بعدش ببینین نه همچین خبری نیست 

 

تا حالا شده حس کنین خیلی خیلی به چیزی - فکری یا کسی نزدیک شدین 

بعدش ببینین نه؟ 

 

خب نشده تا حالا؟اشکالی نداره یهو دیدین پیش اومد گفتم که بدونین 


 

پ.ن ۱: راستی ! در ایام عروسی به سر می بریم فقط اومدم بگم که هستم! همین دور و برا! 

منو یادتون نره

نظرات 6 + ارسال نظر
حسین شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:34 ب.ظ http://varonegi.persianblog.ir/

می بینم که خودم نیستم و حرفم هست
چقدر آدم مهمی ام من

آیور شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:47 ب.ظ http://exemotion.blogfa.com

خو دیگه این دو تا ( اینکه شما فکر میکنی که یکی میخواد یه چی بگه و ایشون هم که میخواد یه چی بگه و نمیگه ) متقابلا به هم ربط دارن دیگه بانو !! ..شوما دقت کن..بیخیال..
عاغا اینجا چرا نظر خصوصی نداره ؟؟ ..

نشد.
من کلی منظورم بود.
آقای حسین در موردی خاص منظورشون بود.
اصلا عاقا وارد جزئیات نشو اینقدر
اما من واقعا در مورد حسهام کلی گفتم که ممکنه واسه هرکسی پیش بیاد و آقای حسین هم یکی مثل باقی دوستان!
باید در قسمت "تماس با من" کامنت بگذاری عزیزم.
البته اینجا هم بگی و قید کنی خصوصیه!همون اتفاق میفته (یعنی عمومیش نمیکنم)

ارکیده جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 08:49 ب.ظ

سلام خانوم معلم بووووووووووووس
اجاااااااااازه خانوم اجازه میخواین عروس بشین؟؟ پس چرا به ما خبر ندادین ما هم بیایم عروسیتون
اجازه خب میومدیم براتون عربی میرقصیدیم خب
بادا بادا مبارک باااااااادا
ایشالا مبارک باداااااااااااااااااااااا

به به!
علیک سلام خانوم.
نه بابا!عروس کی بشیم؟شاهزاده ی ما فعلا وقت نداره ما رو پیدا کنه!
عربی بلدی؟جالبه!
فعلا خبری نیست خانم گل.
این شعر و نمی دونم اینا مناسب مجلس عموزاده ی بنده بود

فقط من! جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 07:31 ق.ظ http://jostejoogar2011.persianblog.ir/

گاهی فکر میکنیم به یه نفر خیلی نزدیکیم بعد میبینیم از ما نزدیکتر هم هست !
ضد حال بدیه واقعا ...

خب هر کسی یه نوعی نزدیکه.
اما بحث سر نزدیک و نزدیکتر نیست.

بحث سر حرفهای ناگفته است که حس میشن اما بیان نمیشن!

بسامه پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:24 ب.ظ

به به.... عروسی



آیور پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:12 ب.ظ http://exemotion.blogfa.com

عاغا ینی چی ؟ عروسی کی؟ عروسی شوما؟
عه چه جالب آقا ی حسینم توی وبلاگش نوشته بود که میخواد یه چیزیو بگه مستقیم اما نمیگه ...
بانو میبینم که از دوشنبه دیگه مدرسه ها می شروعه و شمام سرت شلوغ میشه ..بعله ..


خانم یعنی رفتم عروسی.عروسی عموزاده ی بنده.
من نگفتم می خوام چیزی بگم!گلم دقت کن : نوشتم گاهی کسی حرفی داره اما نمیگه!تازه این مطلب رو کلی گفتم و شخص خاصی مد نظر نیست کلا گاهی آدم یه چیزایی حس می کنه که دوست داره بنویسه توی بلاگستان

بلی از دوشنبه بوی ماه مهر - ماه مهربان

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.