درباره من
وقتی پائین ترینم
خدا امید من است
وقتی تاریکترینم
خدا روشنائی من است
وقتی ضعیف ترینم
خدا نیروی من است
وقتی غمگین ترینم
خدا آرام جان منست
ادامه...
فرصتها ....
دارم فکر میکنم که این هفته شاید هفته ی شلوغی بشه البته آخر هفته اش.
از طرفی دیگه هفته ی آخر تعطیلاتم میشه و از طرفی عروسی عموزاده! خلاصه که احتمالا از وسط هفته باید در تکاپوی این امر باشیم! خلاصه داشتم فکر می کردم که تعطیلات امسال که به نوعی اولین تعطیلی بود چطور گذشت و چه کارهایی کردم. یعنی حدود4 ماهی که به نوعی کارم تعطیل بود اما واقعا نبود و همیشه ذهنم درگیر این بود که تجربه ای جدید - راه حلی جدید و حتی طرحی تازه برای کلاسم داشته باشم! الان داشتم با خودم حساب کتاب می کردم که چیا به دست آوردم توی این فرصت.چقدر مفید بوده و چقدر مفید بودم. اصلا تونستم خوب و بهینه از فرصتم استفاده کنم یا نه. وقتی این فکرها رو کردم بعدش گفتم : بانو برای این فرصت و وقت 4ماهه این همه داری با خودت حرف می زنی.حالا فکر کن بخوای برای کل عمرت تک تک لحظات عمرت تا الان تا همین الان چه جوابی داری؟اصلا جوابی داری یا همش بهانه است؟اصلا جوابات قابل قبولند یا فکر می کنی که قابل قبولند.بانو حواست به خودت هست؟ بانو
خلاصه بعد چندتا سوال و جواب گفتم امیدوارم که درست رفتار کرده باشم و جوابهای خوبی داشته باشم برای روز آزمون و سوال بزرگ.
این آهنگ (آهنگی از احسان خواجه امیری) رو بسیار این روزها دوست می دارم.یعنی حرف دلمه به خداوند به اینکه منو به حال خود رها نکن :)
بعدا نوشت : گاهی فکر میکنم چرا آدم به چیزی که نزدیک میشه .حس احصارطلبیش زیاد میشه؟یعنی می خواد که همه ی همه ی اون چیز یا اون موضوع فقط و فقط مال خودش باشه؟بعدش وقتی که انحصارش براش مسجل شد خسته بشه و حس کنه که چی این موضوع اینقدر جذاب بوده که من رو نگه داشته ؟ بعدش با خودش بگه حالا که منحصرا مال منه - خب باشه همین دور و بر!شاید یه روزی یه وقتی یه جایی به درد خورد.بازم این خوبه ها.گاهی میام و از هستی ساقط میکنیم اون چیز رو با رفتارای خاص خودمون و بازم فکر می کنیم ما چقدر با حالیم.حالا نه اینکه نیستیما اما گاهی هم خیلی فکر میکنیم که خیلی خوبیم و این حرفا! اصلا گاهی فکر می کنم چی میشه ما به خودمون اجازه میدیم که انحصارطلبی کنیم در قبال چیزی که می دونیم اقتاعمون نمی کنه! عجب دنیای عجیبی!!(ببخشید فقط داشتم فکر می کردم و اینجام جاییه که من فکرام و دلانه هام رو می نویسم - شبیه خونه ی دلم شده و گاهی دلم به تغییر مکان فکر می کنه! )
دله دیگه 
خلاصه که باید ببینیم فرصتهامون چین؟این فرصتها چه تهدیداتی برامون رقم می زنن.حسنشون چیه؟عیبشون کجاست که آخرش فکر نکنیم ضرر کردیم یا ضرر زدیم
بگذریم
جواب ...
سلام .
داشتم فکر می کردم که چی بنویسم -
رفتم سراغ متن هایی که مدتها پیش ازشون خوشم میامد و برای خودم نگهشون داشته بودم.
یکیشون جالب بود. گفتم بذارمش اینجا:
Ø هیچ وقت ،هیچ چیز را بی جواب نگذار
:
جواب نگاه مهربان را با لبخند
جواب دورنگی را با خلوص
جواب مسئولیت را با وجدان
جواب بی ادب را با سکوت
جواب خشم را با صبوری
جواب پشتکار را با تشویق
جواب کینه را با گذشت
جواب گناه را با بخشش
جواب دلمرده را با امید
جواب منتظر را با نوید
حس شروع مدرسه
دارم فکر می کنم که تعطبلات تابستانی رو به پایانه.منم حسابی مشغول آماده کردن خودم برای سال جدید!
یه حس خاص دارم نسبت به شروع سال تحصیلی جدید.
بچه های جدید
کلاس جدید
احتمالا همکاران جدید و اینکه برام یه حس شادی توام با اضطراب و اینا دارم.
یاد زمانی که مدرسه می رفتیم برام تازه شده البته هنوز مونده تا اون موقع
اما
همون حس قیلی ویلی ته دلم هست!
دارم فکر می کنم بچه هایی که امسال میان کلاس من چه جوری اند؟ چه قدر طول می کشه که با هم صمیمی بشیم و چقدر می تونیم هم دیگه رو خوشحال کنیم!
پیامک های وارده :
نه اینکه ما دوستان بسیاری داریم که به یادمان هستند
ما هم بسی مشعوف شدیم که پیامکهایمان را برایتان بنگاریم دیدین یهو لازمتون شد
1. قانون آخر نیوتون : زمین جاذبه ندارد, سیبها به خاطر دخترها می افتند!!!!
2.جیگر طلا, یار باوفا, نسیم صبا,آخر صفا,نفس هوا تکی به خدا , روزت مبارک.
3. ای دختر آفتاب ای خواهر ماه
ای آنکه تو را ستاره ها خاطر خواه
این ذره به درگاه تو آورده پناه
یا فاطمه اشفعی لنا عندالله
میلاد مبارک
4.خداوند ناز خود را در دختر تجلی کرد, ای نازترین ناز خدا روزت مبارک!
5.
خلاصه که گفتیم بگوئیم کلی از صبح به یادمان بودند.
روز دختر مبارک
خداوند لبخند زد
دختر آفریده شد!
لبخند خدا روزت مبارک
روز دخترای گل مبارک
معصومه، یعنی قداست مریم و عصمت فاطمه و ادامه قصه غصههای زینب در جستوجوی برادر . . .
روز میلاد حضرت معصومه (س) و روز دختر به همه ی دوستان گلم مبارک.
