دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

کی می خواد چیکاره بشه؟

چهارشنبه بحث اینکه کی می خواد چیکاره بشه بود. 

فکر کنین از یه کلاس 31 نفره  

1معلم 

1 پروفسور 

1 ماشین فروش 

1 املاکی  

1فوتبالیست 

1آتش نشان 

1فوتبالیست دکتر!

1 پلیس طلافروش

1 مهندس برق 

1 دکتر داروساز  

1 پنجره ساز

1بازیگر 

1 فیلم نامه نویس 

1 فضانورد  

1 دکتر متخصص

ا دامپزشک

8پلیس  

3دکتر 

2دندانپزشک   

2خلبان 

حالا شما فکر کن بچه ای که می خواست دامپزشک بشه اسم شغلش رو نمی دونست میگه : دکتر گاو - گوساله ها! 

من :  

بچه ی کلاس :  

 

باقی بچه ها :  

 

خلاصه همچین کلاس فرهیخته ای دارم من

نظرات 6 + ارسال نظر
ارکیده جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:13 ب.ظ

اجازه خانوم معلم سلام
اجازه خانوم اجازه ما میخواستیم معلم بشیم اما نشدیم
ولی الانم از شغلمون راضی هستیم

به به!
ارکیده بانو.
اشکالی نداره که.
مهم اینه که آدم هر شغلی داره - بهترین باشه توش.

خدا رو شکر

حسین جمعه 22 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 06:21 ق.ظ http://varonegi.persianblog.ir/

پلیس طلافروش!!!!!!!
دکتر گاو و گوساله
من هم میخواستم پزشک بشم اما سر از کامپپیوتر در آوردم

memole پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:39 ب.ظ

الهییییییییییییییییی چه دنیای قشنگی دارن
انشاالله بهترین ها جلوشون قرار بگیره

ولی بیشتر بچه ها تحت تاثیر اطرافیان و محیطشون آرزو میکنن بدون اینکه واقعا تشخیص داده بشه چه استعدادی دارن و حتی به چی علاقه دارن یکیش خود من

حالا شما فکر کن من معلم کسی بشم که خلبان بشه و بعدش توی یه پرواز بیاد و بهم عرض ادب کنه و یا برم دکتر ببینم پسر کوچولوی شیطون کلاسمه که دکی خان شده !
اما گاهی که به اوج خستگی و ناامیدی از چیزایی که توقع دارم پیش بیاد - حرفهای زلال کودکانشون خیلی آرومم می کنه
امیدوارم که بهترین ها نصیبشون بشه.

الان بیشتر توی سن رویاپردازی هستن و به بقیه خیلی کار ندارن ...
یعنی علاقت رو دنبال نکردی؟؟

رویاااااا پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:35 ب.ظ http://exemotion.blogfa.com

وااااای اون پنجره سازرو ندیده بودم قبلن!!!! یعنی چی؟؟؟!!..عزیزم.. پنجره ساز ! خیلی قشنگه !

یعنی اینایی که در و پمجره می سازن (یادم رفت بپرسم از این دو جداره ها یا معمولی)

رویاااااا پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 08:32 ب.ظ http://exemotion.blogfa.com

اوووم نوشتن که مینویسم.. منتها نویسنده شدن یه بروز جانانه عمومی میخواد .. فعلن ایده ای ندارم ..

بلی.
همون دیگه . امید به اون بروز برسی زودتر.

رویاااااا پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 07:05 ب.ظ http://exemotion.blogfa.com

پلیس طلا فروش حالا چرا ؟
عاشق واقع گرایی اونیم که میخواد املاکی شه !..
..من میخواستم نویسنده شم ! ..

چون هم طلافروشی دوست داریم خانم.دوست داریم پلیس هم بشیم.

عین دلایلش بود
بلی.بسیارواقع گرا....

نویسنده . نشدی؟حتی کمی تا حدودی؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.