دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

گذر زمان

به قول یه همسفر - عمر سفر خیلی کوتاست. 

و اگه این سفر دلخواهانه ات باشه و یه جورایی حست بهش احتیاج داشته باشه که زود گذشتن بیش از پیش مشخص میشه. 

انگار ساعاتی پیش بود - در حالی که یه هفته از یه حضور و یه حس خوب گذشته. 

دارم فکر می کنم که اون روزی که به انتهای خط سفر زندگی هم برسم ممکنه بگم : عمر سفر چه کوتاه بود به بلندای عمر کوتاهم!! 

راستش دلم می خواست همانجا بمانم برای همیشه اما نشد. 

وقتی برگشتم و با نگاههای نگران مامان و داداشا و پیغامهای لحظه به لحظه ی یه همراه مواجه شدم - با خودم گفتم که نکنه من خیلی خودخواه بودم که دلم می خواست همانجا بمانم برای همیشه. 

 

بگذریم. 

روزهای تعطیلاته و مشغول مطالعه شدم و در حال پرس و جو هستم که بتونم چند تایی مقاله ترجمه کنم!البته فعلا در حد یه ایده است. 

ماه رمضان نزدیکه و اوقات خاصی که ارزششون بعد گذشتنشون معلوم میشه در راهند.امیدوارم که همه ازش استفاده ببرند.  

پر از حس نوشتن بودم اما الان که نشستم پای سیستم - انگار نوشتنم نمیاد . . . 

براتون یه عالمه آرزوی خوب دارم. 

اوقاتتون پر از قشنگی.

نظرات 1 + ارسال نظر
کوه استوار یکشنبه 1 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 12:45 ب.ظ http://greengarden.persianblog.ir/

سلام بانو
خوبی؟
انشالله که تعطیلات خوبی داشته باشی. کاش فرصت میشد منم رو مقاله ام کار میکردم

سلام عزیزم.
شکر.
تو خوبی؟
ممنونم ازت.
ان شاالله فرصت میشه. موفق باشی عزیزم.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.