دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

دلخوش

من ولی یک راه کوچک بین صدها کاج خیس !!

من ولی یک سر به کوه من ولی یک پا به دشت

من دو دل، مغرور، تنها، ساده، بی کس، محکم و بی ادعا

با صداقت پیش رفتم   

         

با محبت صبر کردم

با خجالت بغض کردم   

         

با صلابت ناز کردم

با متانت حرص خوردم    

      

 با نجابت اخم دیدم

با کرامت یاد دادم ...

من دلم خوش بود او کم دوستم دارد ؛ولی دارد

من دلم خوش بود او کم دوستم دارد ولی دارد ...

من نمیدانستم او گور من را می کَند با چشمهایش باز هم   

        

                 از شاعری متخلص به یلدا