دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

روحیه ی حساس!

سلام. 

می دونید گاهی آدم به تناقض می رسه توی حس های درونیش. مثلا حسی مثل اعتماد داشتن یا نداشتن! دوست داشتن یا متنفر بودن!

داشتم یه کتاب واسه ی هوش هیجانی می خوندم - واسه همین الان توی جو احساسات و هوش هیجانی و اینام 

خلاصه که داشتم فکر می کردم آدم بهش بر می خوره که بفهمه به بازی گرفته شده.حالا به هر شکلی که باشه!! 

بفهمه که بهش دروغ می گن صرفاْ به خاطر اینکه همیشه سعی کرده راستش رو بگه و صادق باشه.  

بفهمه که یه جورایی سرکاره!خودش خبر نداره! 

بفهمه که

البته بهش بر می خوره.ممکنه چبزی هم نگه اما خدائیش روحیش خدشه دار میشه! شاید نتونیم به روی طرف بیاریم که حالیمه اونجوری که وانمود می کنی عمل نمی کنی (البته گاهی هم نمی تونیم از خیر نگفتن بگذریم)

 

حالا نمی دونم چرا دارم اینا رو میگم اما در هر حال آدم بهش بر می خوره. 

 

به نظرتون اینطور نیست؟

نظرات 7 + ارسال نظر
حسین چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:44 ق.ظ http://varonegi.persianblog.ir/

اجازه بدین حسین خودش کار پیدا بکنه چشـــــــــــــــــم

امیدوارم که یه شغل خوب پیدا کنید .

بسامه سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:47 ب.ظ

بلیو.... دقیقا اینجوریه.. ادم با اینکه می دونه قراره بهش دروغ گفته بشه ولی بازم بهش بر می خوره..


منظورم اینه که گاهی نمی دونیم.گاهی می دونیم

فقط من! سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:10 ق.ظ http://jostejoogar2011.persianblog.ir/

خیلی به آدم بر میخوره... احساس میکنه بهش توهین شده .. به شعورش و به صداقتش و به راستیش!
حقشه که با این آدم دورو رابطه روقطع کنه و دیگه هرگز تحویلش نگیره!


استاد راست میگید.خیلی هم به صداقتش و رو راستیش بر می خوره.

نمی دونم.یعنی می فرمائید نباید فرصت داد؟

ممنون از شما

شازده کوچولو سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:45 ق.ظ http://bozorgmehrpoetic.blogfa.com/

دلنوشته هاتو زیبا مینویسی[گل]تا به تبادل لینک برسیم[لبخند].

ممنون از شما.

ارکیده سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:08 ق.ظ

اجازه خانوم سلام
اجازه این حسیییین یه باااااااااار قرار بود مارو سر کار بزاره
البته حقوقشم بد نبود ما هم قبول کردیم اجازه ولی نمیدونیم چی شد به ما هم خیلی بر خورد
آره خانوم شما راس میگین آدم بهش بر میخوره خیلی هم زیاد


علیک سلام.
حسین آقا؟شما رو سر کار بذاره؟ خب حقوقش خوب بود قبول می کردی دیگه!
چی شد که برخورد؟کلاه سرت گذاشت؟

عزیزم گاهی اینجوری میشه اما یادت باشه : این نیز بگذرد

حامد دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:43 ب.ظ http://aaghol.blogsky.com/

ما را برای رونق بازار می خواهی
ای باغبان! تا چند گل را خار می خواهی؟

ممنون از شما.

حسین دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:19 ب.ظ http://varonegi.persianblog.ir/

دقیقا همینطوره

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.