دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

روحیه ی حساس!

سلام. 

می دونید گاهی آدم به تناقض می رسه توی حس های درونیش. مثلا حسی مثل اعتماد داشتن یا نداشتن! دوست داشتن یا متنفر بودن!

داشتم یه کتاب واسه ی هوش هیجانی می خوندم - واسه همین الان توی جو احساسات و هوش هیجانی و اینام 

خلاصه که داشتم فکر می کردم آدم بهش بر می خوره که بفهمه به بازی گرفته شده.حالا به هر شکلی که باشه!! 

بفهمه که بهش دروغ می گن صرفاْ به خاطر اینکه همیشه سعی کرده راستش رو بگه و صادق باشه.  

بفهمه که یه جورایی سرکاره!خودش خبر نداره! 

بفهمه که

البته بهش بر می خوره.ممکنه چبزی هم نگه اما خدائیش روحیش خدشه دار میشه! شاید نتونیم به روی طرف بیاریم که حالیمه اونجوری که وانمود می کنی عمل نمی کنی (البته گاهی هم نمی تونیم از خیر نگفتن بگذریم)

 

حالا نمی دونم چرا دارم اینا رو میگم اما در هر حال آدم بهش بر می خوره. 

 

به نظرتون اینطور نیست؟