دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

یه کشف در مورد یه رفتار!

من نمی دونم این آقایون چرا اینجورین! بهشون میگی نامحسوس نگاه کن! بازم کار خودشونو می کنن! 

 

ادامه مطلب ...

?!?

رویا هایی هست که شاید هرگز تعبیر نشوند
اما همیشه شیرین اند
مثل رویــــای داشتن تـــــــو . . .
 

 


 

پ.ن:  

“من”ی که کنارش “تو” نباشد ، بزرگترین پارادوکس دنیاست … 

 

پ.ن ۲ :  

 

سلامتی اونی که فک می کنیم تونستیم فراموشش کنیم ،
ولی وقتی تنهاییم ، تو سکوت شب می بینیم چقد دلمون هواشو کرده !

 

 

I am sad

افتادن برگی بر آب ، مرا به یاد گریه انداخت ... !

اشکهایم چون برگ سبک بود ... اما... !

ای کاش .....

 


 
پ.ن: 
      می توانم

       قلبم را

       فراموش کنم

       ساکنانش را

       هرگز 
....

امان از این بچه ها

چهارشنبه که علوم داشتیم و در مورد صداهای پیام رسان و آزاردهنده صحبت می کردیم. و در حین درس تصویر خوانی کتاب را انجام می دادیم. که یه تصویر آیفون توی کتاب هست  

میگم: بچه ها این تصویر صدای آزار دهنده داره یا پیام رسان؟ 

آیدین (یکی از بچه های کلاس) : خانم اجازه! پیام رسانه. 

- (با خوشحالی) آفرین. برای چی؟ علتش رو هم بگو. 

- اجازه وقتی می ریم خواستگاری  می فهمند که ما پشت در ایستادیم و منتظریم بریم داخل! پس پیام ورود ما رو میده!

   (من متعجب و خیلی در حال کنترل قهقهه!!!!)      آیدین. تا خواستگاری خیلی کارهای دیگه باید انجام بدی و مهمترینش 

(در این حین علی  یکی دیگه  از بچه ها  ) میگه: خانم من می دونم باید بریم سربازی بعدش بریم سر کار!!! 

یعنی من خیلی خودم رو کنترل کردم که پقی نزنم زیر خنده! برگشتم میگم : بچه ها از این کارهایی که گفتین مهمتر اینه که درساتونو خوب بخونین و بعد از اتمام درس بقیه کارها رو انجام بدین. 

آیدین و علی هر دو سر به زیر به فکر فرو رفتنی و من تا مدتی برای خودم می خندیدم! 

 

(گفتم براتون تعریف کنم دلتون شاد بشه! البته اگه خنده دار بود براتون)