دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

نازنینم آدم . . .

پس از آفرینش آدم، خدا گفت به او: نازنینم آدم….

با تو رازی دارم!..
اندکی پیشترآی ..
آدم آرام و نجیب ، آمد پیش !!.
… زیر چشمی به خدا می نگریست !..
محو لبخند غم آلود خدا ! .. دلش انگار گریست .
نازنینم آدم!!. ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!..
یاد من باش … که بس تنهایم !!.
بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!
به خدا گفت :
من به اندازه ی ….
من به اندازه ی گلهای بهشت …..نه …
به اندازه عرش ..نه ….نه
من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!
آدم ،.. کوله اش را بر داشت
خسته و سخت قدم بر می داشت !…
راهی ظلمت پر شور زمین ..
زیر لبهای خدا باز شنید ،…
نازنینم آدم !… نه به اندازه ی تنهایی من …
نه به اندازه ی عرش… نه به اندازه ی گلهای بهشت !…
که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!! نازنینم آدم….نبری از یادم….

من عقابی بودم . . .

من عقابی بودم که نگاه یک مار


سخت آزارم داد


بال بگشودم و سمتش رفتم


از زمینش کندم


به هوا آوردم


آخر عمرش بود که فریب چشمش سخت جادویم کرد


در نوک یک قله آشیانش دادم که همین دل رحمی چه بروزم آورد


عشق جادویم کرد


زهر خود بر من ریخت


از نوک قله به زمین افتادم


تازه آمد یادم من عقابی بودم


بر فراز یک کوه آشیان خود را به نگاهی دادم......

یادت باشد . . .

دلگیر نباش..! 


 دلت که "گیر" باشد 


 رها نمیشوی..! 


 یادت باشد؛ 


 خداوند بندگانش را با آنچه به آن دل بسته اند می آزماید...!

......

چه تلخ محاکمه می شوند پاییز و زمستان که برای جان دادن به درخت جان می دهند و چه ناعادلانه کمی آنطرفتر همه چیز به اسم بهار تمام میشود!

تامل

 انگار مملو از حس نوشتنم اما اون حسه موقع نوشتن فرار می کنه!   

ادامه مطلب ...

. ! .

 جمله ای حکیمانه از یه ناشناس!

 وقتی کسی رو پیدا کردی

که کنارش بدون هیچ دلیلی

فقط به خاطر اینکه کنارشی ! خوشحالی

دیگه به درک که بقیه چی میگن

کنارش باش و از کنار هم بودن لذت ببرید!  


 پ.ن : البته این جمله نکات مبهم زیاد داره