دلانه های بارانی
دلانه های بارانی

دلانه های بارانی

بهانه

     دارم کل مطالب چکنویسم رو بالا - پائین می کنم اما اون چیزی که توی ذهنمه اینجا نیست ولی قلم هم نمیخواد کمک کنه که بنویسم از حسی که شبیه به خیلی حس هاست اما هیچکدامش نیست.  

باز صفحات رو مرور می کنم و دست آخر به جمله واره ای می رسم که بیان حس و حالم نیست اما به دلم نشست که بنویسمش.  

    ساعات پایانی ماه شعبان.یواش یواش داریم به یه ماه عزیز وارد می شیم. به یه مهمانی بزرگ.به یه بزم آسمونی . ماهی پر از خیر و برکت که ممکنه کمی هم دشواری داشته باشه مسیر همراهیش اما مطمئنم که میزبان جان مهربان - هوای مهموناشو داره همش می خواد بهشون ببخشه و پاداش بده اصن دنبال بهانه است که اجر بده وقتی میگه خوابتون عبادته - نشستنتون عبادته و هر نفس تسبح؛ یعنی چـــــــــــــــــــقدر مهربان. 

 

پ.ن 1  :

روزهایی که دلم شکسته است یادحرف های پدر ژپتو به پینوکیو افتادم که می گفت :

پینوکیو ! چوبی بمان ! آدمها سنگی اند ، دنیایشان قشنگ نیست ! 

 

پ.ن 2  : 

توی شبها و روزهای ماه مبارک برای هم دعا کنیم که خداوند دعای در حق دیگران  را دوست میدارد و در صدر دعاهامان دعای فرج و ظهور آقای مهربانی. 

 

 

دلخواهانه

سلاااااااام. 

تا همین الان دوستا و نزدیکان و آشنایان به طرق مختلف جویای حالم هستن و مراتب نگرانیشونو اعلام می کنن و من دارم به نتیجه می رسم که چقدر خوش گذشتن به من مایه ی نگرانی دیگران شده. 

خب البته من که نمی خواستم جنگ بشه و تا وقتی هم اونجا بودیم خیلی برامون بازگو نمی کردن که چه خبره و چی به چیه. 

الان که اخبار رو می بینم - می تونم درک کنم که به اطرافیانم که ازشون دور بودم چه سخت گذشته. 

اما باز هم به درگاه خدا شاکرم بخاطر محبتش بهم. 

راستش دارم فکر می کنم که تغییرات لازمه عایا؟ 

دارم به یه برنامه ریزی مدت دار فکر می کنم برا سال تحصیلی آینده. 

دارم به این که مسافرت باعث شد که دز نت گردی خونم بیاد پایین فکر می کنم. 

دارم به ماه رمضونی که تو راهه فکر می کنم. 

دارم به مقدراتی که این ماه تثبیتشون می کنه فکر می کنم. 

دارم فکر می کنم که چقدر از شنیدن صدای خانم معلم دوران دبیرستانم که با اونکه مدتها از فارغ التحصیلیم گذشته ولی باهاش ارتباط داشتم و دارم و دیروز ییهو بهم زنگید و من چقدر خوشحال شدم و چقدر خجالت کشیدم که به احوالپرسیهای پیامکی بسنده کرده بودم. تازه به یاد قدیم که بهم کتاب معرفی می کرد می خواد برام یه کتاب پست کنه.تازه تشویقم کرده که اونو خلاصه کنم تا برای همه همکارا قابل استفاده باشه. 

وواااااااااااای چقدر خوشحالم از بودنشون که همیشه راهنماییم می کردن. 

ووایی از حس اینکه هنوز خانممون فراموشم نکرده در پوست خودم نمی گنجم. 

واااااایی از اینکه سالها بعد من هم پسرامو به یاد خواهم داشت - و اونها هم منو ، ته دلم قند آب میشه. 

 

خداجونم دوست دارم.

گذر زمان

به قول یه همسفر - عمر سفر خیلی کوتاست. 

و اگه این سفر دلخواهانه ات باشه و یه جورایی حست بهش احتیاج داشته باشه که زود گذشتن بیش از پیش مشخص میشه. 

انگار ساعاتی پیش بود - در حالی که یه هفته از یه حضور و یه حس خوب گذشته. 

دارم فکر می کنم که اون روزی که به انتهای خط سفر زندگی هم برسم ممکنه بگم : عمر سفر چه کوتاه بود به بلندای عمر کوتاهم!! 

راستش دلم می خواست همانجا بمانم برای همیشه اما نشد. 

وقتی برگشتم و با نگاههای نگران مامان و داداشا و پیغامهای لحظه به لحظه ی یه همراه مواجه شدم - با خودم گفتم که نکنه من خیلی خودخواه بودم که دلم می خواست همانجا بمانم برای همیشه. 

 

بگذریم. 

روزهای تعطیلاته و مشغول مطالعه شدم و در حال پرس و جو هستم که بتونم چند تایی مقاله ترجمه کنم!البته فعلا در حد یه ایده است. 

ماه رمضان نزدیکه و اوقات خاصی که ارزششون بعد گذشتنشون معلوم میشه در راهند.امیدوارم که همه ازش استفاده ببرند.  

پر از حس نوشتن بودم اما الان که نشستم پای سیستم - انگار نوشتنم نمیاد . . . 

براتون یه عالمه آرزوی خوب دارم. 

اوقاتتون پر از قشنگی.

مسافرانه

در دفتر شعر من صدا پنهان است 

یک رود پر از ستاره در جریان است 

من در سر خود ابر زیادی دارم 

جیب کلمات من پر از باران است 

 

جلیل صفربیگی 

 

- = - = - =- =- =-  

 

سلام به دوستان عزیز. 

الان که می نویسم خوبم. 

ممنون از لطفتون و بودنتون. بخاطر بد قلقی های این چند روز هم منو ببخشید.هوای بهار و دل بهانه گیر و (اصلا هم توجیه نمی کنم)

میگن قبل سفر از دوستان و آشنایان باید حلالیت طلبید، من هم جهت به جا آوردن این رسم رسیدم خدمتتون که هم بگم همه چی آرومه. هم بگم آدمیه دیگه آه و دم . خلاصه خوبی - بدی دیدین حلال کنین. عمری بود و برگشتم که براتون تعریف می کنم چه خبر بود.نه که بر من ببخشید کاستیها و بدیهام رو. 

هنوز ساک نبستم - سرخوشانه اومدم دارم نت گردی می کنم.  

  

اوقاتتون پر از شادی و قشنگی و سلامتی 

در پناه خداوند باشید

کلمات

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.